ثمرگل همراه با همسر، پسر و دو دخترش از جنگ در روستایش در شرق کابل به اردوگاه "گل بته" پناه آورده است.
پیچه باریک بخاری که از کتری بلند می شود تنها نشانه گرما در چادر "ثمرگل" است.
بعد از درست کردن چای دیگر برای روشن کردن بخاری هیزمی نمانده و برف بازهم بیرون چادر باریدن گرفته است.
داخل چادر همه چیز نم دار است، پتوها، کف زمین و حتی بالش های نیمه جان ابری که اعضای خانواده اش روی آن می خوابند.
دختر دوساله گل از سرما به خود می لرزد و آب بینی اش سرازیر شده است. گل دخترک را به بغل می گیرد.
دخترک می پرسد "کابلای کجا رفته؟" و ثمرگل سعی می کند موضوع را عوض کند.
کابلای، دختر کوچک تر ثمرگل هفته پیش در همین چادر از سرما جان داد.
ثمرگل می گوید آن شب تمام شب را بیدار بوده اند تا دخترش را گرم نگه دارند اما پتوی کافی نداشته اند.
"بعد صدای سرفه اش را شنیدیم. نفس آخرش بود."
کابلای یکی از حدود 40 کودکی است که تا امروز در این زمستان، که از سردترین ها در سال های اخیر است، جان داده است.
این زمستان کفایت دولت تحت حمایت غرب در افغانستان را، علیرغم دریافت میلیاردها دلار کمک خارجی زیر سئوال می برد.
بسیاری از کودکان آواره برای جان به دربردن از زمستان کفش و لباس ندارند.
افغان ها می خواهند بدانند چرا دولتشان از انجام کاری برای حمایت از مردمش دربرابر سرمای قابل پیش بینی زمستان عاجز است.
بسیاری از این تلفات، نه در دره های دوردست هندوکش، بلکه در کابل، پایتخت این کشور و مرکز توجهات بین المللی رخ داده است.
تا کنون نزدیک به 40 کودک آواره قربانی سرمای زمستان و نبود امکانات شده اند
کابلای هم مثل باقی کودکان تلف شده، در چادر و اردوگاهی جان داد که برای آوارگان جنگ ناتو و طالبان برپا شده است.
به گفته سازمان ملل متحد در حال حاضر نزدیک به 40 اردوگاه از این دست، در حومه کابل برپاست که چیزی قریب به 30 هزار نفر را در خود جای داده اند.
در حالی که مردم از مناطق دوردستی چون قندهار و هلمند کماکان به سوی پایتخت می آیند تعداد این آوارگان در سال گذشته پنجاه درصد افزایش یافته است.
آنها به سوی شهری روانند که پیش از آنها ده ها هزار آواره ای را در خود جای داده که سال های گذشته از پاکستان و ایران به افغانستان برگشته اند.
"ثمرگل" سال گذشته همراه با همسر، دو دختر و پسرش از جنگ در روستای خود در شرق کابل به اردوگاه "گل بته" پناه آورده است.
افغان هایی که در کشور خود بی جا و مکان شده اند کمتر از همه مورد توجه قرار می گیرند.
دولت که نمی خواهد این اردوگاه ها را به رسمیت بشناسد متهم شده که نیاز ساکنان آنها را نادیده می گیرد.
تنها در فاصله چند دقیقه پیاده روی از اردوگاه گل بته، یک پایگاه نظامی افغان که به شدت محافظت می شود خود را به رخ می کشد.
صدها نفر از بی جا شدگان افعانی که در این اردوگاه ها زندگی می کنند بدون کمک و "صدقه" دیگران جان به درنمی برند.
با این وجود همین هزار نفری که ساکن اردوگاهی از چادرهای پاره پاره اند می گویند رنگ کمک دولت را ندیده اند.
گروه های کمک رسانی بین المللی که با گزارش مرگ کودکان از وضعیت این اردوگاه ها با خبر شده اند کمک رسانی به مردم را آغاز کرده اند.
اما این تنها پاک کردن صورت مسئله است. بعید است این آوارگان سقف مناسبی بالای سرخود ببینند.
گروهی از کودکان چکمه های اعطایی به پا دارند اما بیشتر آنها با دمپایی هایی پنجه باز در برف راه می روند.
از نظر "کریستین رورز" از سازمان" کودکان را نجات دهید" همه این ها نشان می دهد که جامعه بین الملل نباید افغانستان را ترک کند.
با این همه او محتاط است که کسی را مقصر این وضع نخواند.
"فرخنده زهرا نادری" نماینده پارلمان که دولت را به دلیل بی برنامه گی "به درد نخور" می خواند می گوید: "این گونه بی مسئولیتی هر سال تکرار می شود"
جماهیر انوری، وزیری که مسئولیت آوارگان و بی جا شدگان را برعهده دارد اذعان می کند که یک بار دیگر سرما دولت را غافلگیر کرده است.
او می گوید: " از آنچه بر این کودکان رفته متاسفم؛ کمکی که می خواستند دریافت نکردند. آنها آینده این کشورند."
نشانه ای دلسرد کننده از دولتی که غرب می خواهد با خروج از افغانستان از خود به جای بگذارد.
.